طلا

طلای ایالات متحده نه تنها توانست شکاف ناشی از افت شدید ماه ژوئیه را پر کند، بلکه به اندازه کافی رالی را برگزار کرد تا برخی از بازیکنان را وادار به حرکت طولانی کند. پس از شکست US1160 در مسیر صعودی، لفاظی در اطراف هدف بعدی US1200 متمرکز شد. متأسفانه (همانطور که اغلب در این بازارهای غیر پرطرفدار اتفاق می‌افتد) باد تمام شد و به سطح پشتیبانی US1120 بازگشت.

از آنجا، دوباره تلاش کرد تا یک رالی ضعیف دیگر داشته باشد، اما انگیزه تا حد زیادی از بین رفته بود و تا اوایل سپتامبر به سطح 1100 دلار کاهش یافت. این احتمال وجود دارد که از اینجا شاهد آزمایش مجدد سطح US1080 باشیم و این به محور حرکت بعدی در هر جهت تبدیل خواهد شد.

باز هم، فیل در اتاق نرخ بهره ایالات متحده است که هنوز به آن دست نخورده است. با این حال، نقطه ماشه در حال نزدیک‌تر شدن است (مطمئنا؟). به نظر می رسد دسامبر محبوب ترین حدس فعلی در مورد زمان افزایش نرخ اول باشد، اما تأثیر آن بر بازار طلای دلار اکنون تا حدودی مشکوک است، بسته به این که آیا فکر می کنید که قبلاً در قیمت طلا گنجانده شده است یا خیر.

موقعیت‌های سفته‌بازی باز این عدم قطعیت را نیز با کاهش قابل توجه موقعیت‌های خرید در بازارهای آتی طی دو هفته گذشته و همچنین کاهش موقعیت خالص ETF منعکس می‌کنند. با این حال، برخی از خریدهای پراکنده از برخی صندوق ها نیز وجود داشت که نشان دهنده احساس مختلط در بازار سفته بازی در این مقطع است.

از جنبه های بنیادی، تقاضای فیزیکی چین و هند وجود دارد اما در این سطوح قوی نیست و قطعاً آرزو (یا امید) برای قیمت پایین تر از دیدگاه آنها وجود دارد تا دوباره فرصت خرید مناسبی ایجاد شود.

به نظر می‌رسد بازار سهام چین تا حدودی آرام شده است و بنابراین کیفیتی که به طلا کمک می‌کرد، اکنون نیز کاهش یافته است.

نقره در این ماه نیز نشانه هایی از مثبت بودن را نشان داد، اما مانند همیشه، زمانی که شرایط سخت شد، بیشترین آسیب را دید. نسبت طلا/نقره در یک نقطه از ماه تا 80:1 افزایش یافت که سطحی است که از اواسط GFC دیده نشده است.

اگرچه لحظات خود را داشت، و اگرچه مقداری از هوا از ETF خارج شده است، اما هنوز هم گروه‌هایی به طرز شگفت‌انگیزی چسبنده هستند که همچنان از ضخامت و نازک بودن این فلز را حفظ می‌کنند.

به نظر می‌رسد تقاضای فیزیکی بسیار بیشتر از عرضه در قیمت‌های فعلی است و اگرچه این پدیده‌ها معمولاً مدت زیادی دوام نمی‌آورند، اما این واقعیت که ضرابخانه‌ها در سراسر جهان در تلاش هستند تا با تقاضا برای سکه‌های نقره و سایر قطعات شمش نقره همگام شوند، نشان می‌دهد. که با پایین آمدن قیمت، پشتوانه اساسی خوبی برای قطعات سرمایه گذاری نقره وجود دارد. بزرگترین مسئله برای آن تلاش برای یافتن یک سطح حمایت تاریخی واقعی است که باید حفظ شود و به طور واقع بینانه این سطح می تواند به 12.00 دلار در هر اونس برسد.

به نظر می‌رسد پلاتین و پالادیوم هر دو تا حدودی با افزایش‌های جزئی که امید به نزدیک شدن کف این بازارها را در برخی ایجاد کرده است، دست و پا کرده‌اند.

پلاتین مجدداً به بالای 1000 دلار در هر اونس صعود کرد (عمدتاً به دلیل پوشش کوتاه) اما با ته نشین شدن بازارهای سهام جهانی و داده های مثبت خارج از ایالات متحده تأثیر منفی بر قیمت دارد، بخار تمام شده است. برخی از سودهای احتمالی نیز از ETF درز کرده است.

هنگامی که در اواخر ماه اوت در سطح ایالات متحده آمریکا 520 قرار گرفت، پالادیوم تا حد زیادی در طول ماه معامله شد. از آن زمان به بعد، بازه ای بین 570 و 600 دلار آمریکا معامله می شود، اما بار دیگر روند صعودی را تهدید می کند.

به نظر می‌رسد که بیشتر این حرکت به سمت بالا از طرف دارندگان موقعیت‌های فروش کوتاه است که سود می‌برند و برخی از معاملات طولانی غیرتعهدی در حال ایجاد هستند. خلق و خوی عموماً با پاسخ به هر تصمیمی که FOMC غیرقابل پیش بینی است، خاموش می شود.

ETF ها همچنین شاهد انحلال اندکی بوده اند که به محدود کردن هر رالی کمک می کند.

اساساً کار با آن کم است، زیرا به نظر نمی رسد در این مرحله تغییر زیادی در حوزه تقاضا و عرضه وجود داشته باشد، بنابراین ایجاد هر جهت از این محرک ها در حال حاضر دشوار است. آرام شدن بازارهای سهام چین، با این حال، باید کمی اعتماد به نفس بیشتری را در داستان رشد کلی برای آنها ایجاد کند و با همراهی، تصویر کمی بهتر از رشد جهانی را به وجود آورد.

نوشته مایک وارد اولین بار در مجله Jewellery World Magazine نسخه سپتامبر 2015 ظاهر شد.

این مقاله را به اشتراک بگذارید